تمام
کسانى که سیره امام را نگاشته اند امام را نمونه علم ، شرافت و تقوا دیده
اند و بر این باورند که تمام ارزش هاى عالى انسانى در وجود امام است که
جلوه حقیقى یافته است لذا هر یک به شیوه خود حیرت و ناباورى خود را بیان
کرده است و از سرگشتگى خود پرده برداشته است . ما در اینجا پاره اى از
اقوال را نقل مى کنیم :
1 - ((ابوالفلاح حنبلى )):
عبدالحىّ
ابوالفلاح حنبلى چنین مى گوید: ((ابوالحسن بن على الجواد فرزند على بن موسى
الرضا فرزند جعفر الصادق علوى حسینى معروف به ((الهادى )) امامى بود فقیه و
متعبد به احکام او یکى از امامانى است که غلات شیعه به عصمت آنان مانند
انبیاء معتقدند...)).(24)
2 - ((یافعى )):
یافعى مى گوید: ((امام على هادى ، امامى بود فقیه و متعبّد...)).(25)
3 - ((ابوالفداء)):
((على النقى به اعتقاد امامیه یکى از ائمه دوازدهگانه است و نام مبارکش على الزکى بن محمّد الجواد مى باشد...)).(26)
4 - ((ابن صباغ مالکى )):
ابن
صباغ مالکى نقل مى کند که : ((یکى از بزرگان علم مى گوید: فضیلت ابوالحسن
على بن محمّد هادى زبانزد خاص و عام است و آوازه فضلش سراسر گیتى را
درنوردیده است ؛ فضیلتى ذکر نمى شود مگر آنکه نام امام قرین آن است و
کرامتى به اجمال گفته نمى شود جز آنکه تفصیل آن را امام هادى داراست .
(آنچه خوبان همه دارند ایشان یک جا دارند) حضرتش مستجمع مکارم و معالى
اخلاق است و دردانه انسانیت بشمار مى روند. آنچنان به حفظ سجایاى انسانى
خود پایبند بود که چوپانى براى حفظ گله اش ، روح و اخلاق حضرت نرم و شیرین
بود، سیرت وى عادلانه و دوستى هایش خیرخواهانه بود. در وقار، آرامش ، عفت ،
پاک رفتارى ، زیرکى ، شجاعت ، شرف ، و همت عالى بر سنت نبوى و سیرت علوى
بود، در موقعیت والاى ایشان کسى را اندیشه نزدیک شدن هم نبود و شاهباز خرد
مردم به شرف ایشان نمى توانست رسید. در زندگى روش سخت ، دشوار و عارفانه اى
پیش گرفته بود که کسى را در آن طمع و شراکتى نبود)).(27)
5 - ((ابن شهر آشوب )):
ابن
شهر آشوب درباره حضرت مى گوید: ((از همه خوش سیماتر و راستگوتر بود.
زیبایى ایشان از نزدیک دل ها را مى ربود و کمالشان از دور، خردها را سرگشته
مى کرد. هنگامى که لب مى گشود زیبایى کلامش دیگران را شیفته مى کرد و
هنگامى که لب فرو مى بست هیبت و وقارش فضا را سنگین مى کرد. او از خاندان
نبوت و امامت بود و جایگاه وصایت و خلافت . او شاخه اى از بهترین شاخه هاى
درخت نبوت و بهترین ثمره امامت بشمار مى رفت ...)).(28)
6 - ((قطب راوندى )):
قطب
راوندى درباره حضرت هادى چنین مى گوید: ((صفات امامت و شرایط آن در على بن
هادى جمع شده بود و فضل ، علم و صفات نیک ایشان به اوج کمال رسیده بود،
اخلاق او مانند نیاکانش خارق العاده و شگرف بود، ایشان با جبّه اى پشمین در
شبانگاه بر سجاده اى رو به قبله مى نشست و تمام شب را به تهجّد مشغول بود،
و اگر ما بخواهیم یکایک خصوصیات اخلاقى والاى ایشان را برشماریم تمام کتاب
را باى بدان اختصاص دهیم ...)).(29)
7 - ((ذهبى )):
ذهبى مى گوید:
((على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن زین العابدین بنالسید
الشریف العلوى الحسینى ، یکى از فقهاى دوازدهگانه است و امامیه او را
به((منارى راهنما)) ملقب ساخته اند...)).(30)
8 - ((ابن حجر)):
ابن حجر مى گوید: ((على هادى دانش و بخشش را از پدر به ارث برده بود)).(31)
9 - ((ابن عنبسه )):
ابن
عنبسه نسب شناس معروف مى گوید: ((على هادى در محله اى از شهر سامرّا که
((عسکر)) نامیده مى شد. اقامت داشت لذا به ((عسکرى )) ملقب گشت ، مادرش امّ
ولد بود و ایشان در نهایت فضیلت و نجابت بودند...)).(32)
10 - ((محمّد بن طلحه )):
محمّد
بن طلحه شافعى درباره شخصیت امام مى گوید: ((اوصاف و مناقب على هادى بر
گوش هاى شنوندگان چون آویزه هایى زمردین مى درخشد و گهرهایى است در درج
اندیشه هاى انسانى ، وى ، بى نظیرترین خصال نیک را در خود جمع آورده بود و
آنها را از درجه نبوت و رسالت و بطون اصیل عرب به میراث برده بود...)).(33)
11 - ((شیخ آقا بزرگ تهرانى )):
محقق
برجسته شیخ آقا بزرگ تهرانى مى گوید: ((امام هادى جلیل القدرترین برادران
خویش و وارث دانش و بخشش پدران خود بود. منصب امامت از آن جهت به ایشان
اختصاص یافت که داراى تمامى شرایط آن یعنى علم ، عدالت ، کارآیى ، سلامت
اعضا و حواس - آن مقدار که در اندیشه و کردار مؤ ثر است - و نسب قرشى عربى
بود، از همه گذشته ایشان از بنى هاشم بودند...)).(34)
12 - ((خیر الدین زرکلى )):
خیر
الدین زرکلى مى گوید: ((على ملقب به الهادى فرزند محمّد الجواد بن على
الرضى بن موسى بن جعفر حسینى طالبى ؛ دهمین امام از ائمه اثنى عشر و یکى از
پرهیزگاران و صالحین بشمار مى رفت ...)).(35)
اینها خلاصه اى بود از
نظرات بزرگان که در خلال آن شگفتى و اعجاب خود را نسبت به امام هادى و
خصوصیات او نشان داده اند. در میان این خصوصیات دو ویژگى از اهمیت بیشترى
برخوردار است :
1 - تخصّص در علوم اسلامى ، ایشان عالى ترین مرجع دینى عصر خود بودند.
2 - تقوا و عبادت ، هیچ کس از مردم در عصر امام مانند ایشان را در عبادت ، تقوا و تعهد دینى سراغ نداشته است
- پاورقی-
24-(( مرآة الجنان ، )) ج 2، ص 160.
25-(( شذرات الذهب ، )) ج 2، ص 128 - 129.
26-تاریخ ابى الفداء، ج 2، ص 47.
27-(( الفصول المهمه ، )) ص 268.
28-(( المناقب ، )) ج 4، ص 401.
29-(( الخرایج ، )) ج 2، ص 678.
30-تاریخ اسلام ، جزء پانزدهم (نسخه عکسى ).
31-(( الصواعق المحرقه )) ص 206، 207.
32-(( عمدة الطالب فى انساب آل اءبى طالب ، )) ص 188.
33-(( مطالب السؤ ول . ))
34-(( شجرة السبطین )) (نسخه خطى ).
35-(( الاعلام ، )) ج 5، ص 140.
- پنجشنبه ۱۷ مهر ۹۳
- ۱۸:۵۷
- ۱۹۸۵
- ۰