روضه بسیار زیبای حاج محمود کریمی:
اهل دردم غم هادی (ع) دارم سامرایی ست دل بی تابم
زنده ی فیض مدام یارم مرده ی یک نفس سردابم...
مشاهده و دانلود فایل تصویری و صوتی در ادامه- سه شنبه ۹ ارديبهشت ۹۳
- ۰۷:۰۶
- ۷۶۶
- ۰
مرکز دانلود و انتشار عکس ، پوستر ، کتاب ، مقاله ، مرثیه ، روضه ، مداحی ، مولودی ، فیلم ، صدا ، نرم افزار ، داستان ، معجزه ، حدیث
روضه بسیار زیبای حاج محمود کریمی:
اهل دردم غم هادی (ع) دارم سامرایی ست دل بی تابم
زنده ی فیض مدام یارم مرده ی یک نفس سردابم...
مشاهده و دانلود فایل تصویری و صوتی در ادامهامام هادی(ع) بر هم زننده بزم شراب
هنگامى که بدخواهان در نزد متوکل، از امام هادىعلیه السلام سعایت و بدگویى کرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشتهها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوکل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند و به او گزارش دادند که در خانهاش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مىخواند. متوکل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بىاختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشتبه امام علیه السلام تعارف نمود. امام سوگند یاد کرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوکل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر کم مىخوانم». متوکل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود که تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند. اشعار امام چنین بود:
در وقت شهادت فقط امام حسن عسکری(ع) بر بالین پدر حاضر بود
بنابر قول شیخ صدوق و بعضى دیگر، معتمد عباسى برادر معتز آن حضرت را مـسـمـوم کـرد(1)
و در وقت شهادت آن امام غریب غیر از امام حسن عسکرى علیه السـلام کـسـى نـزد بـالیـن آن جـنـاب نـبـود و چـون حضرت از دنیا رحلت فرمود جمیع امرا و اشـراف حـاضـر شـدنـد.
و امام حسن علیه السلام در جنازه پدر شهید خود گریبان چاک زد و خـود مـتـوجـه غـسـل و کـفـن و دفـن والد بـزرگـوار خـود شـد و آن جـنـاب را در حـجـره اى که محل عبادت آن حضرت بود دفن کرد(2)