کمپین ارادت به امام نقی علیه السلام

مرکز دانلود و انتشار عکس ، پوستر ، کتاب ، مقاله ، مرثیه ، روضه ، مداحی ، مولودی ، فیلم ، صدا ، نرم افزار ، داستان ، معجزه ، حدیث

اصلاحات فرهنگی امام نقی (علیه السلام) و تحولات فکری شیعه

  • ۶۲۵ نمایش
  • نگاهی گذرا به زندگی امام هادی(علیه السلام)

    حضرت علی بن محمد(علیه السلام)ملقب به هادی، دهمین امام شیعیان است که تولد آن حضرت بنا به روایت کلینی، شیخ مفید، شیخ طوسی و نیز ابن اثیر، در نیمه ذی الحجه سال 212 هجری بوده است. (1)
    امام هادی(علیه السلام)به لقبهای دیگر مانند "نقی"، "فقیه"، "امین" و "طیب" شهرت داشته و کنیه مبارکش ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم(علیه السلام)و امام رضا(علیه السلام)نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم(ع)، ابوالحسن ثانی به امام رضا(علیه السلام)وابوالحسن ثالث به حضرت هادی(ع ) اختصاص یافته است.(2)
    امام هادی(علیه السلام)در سن شش سالگی به امامت رسید و از آنجا که شیعیان به استثنای معدودی، مشکل بلوغ علمی و سیاسی امام(علیه السلام)را پشت سر گذاشته بودند، در زمینه امامت حضرت هادی(علیه السلام)تردید خاصی برای بزرگان آنها به وجود نیامد. به نوشته شیخ مفید(ره) همه پیروان امام جواد(علیه السلام)به استثنای افراد معدودی به امامت امام هادی(علیه السلام)گردن نهادند. آن عده معدود که از قبول امامت حضرت هادی(علیه السلام)سر باز زدند، تنها برای مدت کوتاهی به امامت موسی بن محمد(م296) معروف به "موسی مبرقع" مدفون در قم، معتقد گردیدند. لیکن پس از مدتی از امامت وی روی برتافتند و امامت امام هادی(علیه السلام)را پذیرفتند.(3)
    سعدبن عبدا... بازگشت این افراد به امام هادی(علیه السلام)را از آن روی می داند که خود موسی بن مبرقع، از آنان بیزاری جست و آنها را از خود راند.(4)
    از نظر طبرسی و ابن شهرآشوب، همین اجماع شیعیان به امامت امام هادی(علیه السلام)، دلیل محکم و غیرقابل تردیدی بر صحت امامت آن حضرت در سنین کودکی است. (5) با این حال، مرحوم کلینی ودیگران نصوص مربوط به امامت حضرتش را برشمرده اند واز پاره ای روایات چنین برمی آید که امام جواد(علیه السلام)هنگامی که از طرف معتصم عباسی به بغداد فراخوانده شد، به دلیل آنکه حضرت این احضار را تهدیدی برای خود تلقی نموده و احساس خطر کرده بود، امام هادی(علیه السلام)را به جانشینی خود برگزید.(6) حتی نص مکتوبی درباره امامت ایشان به جا گذاشت تا پس از وی هیچ گونه تردیدی در این خصوص باقی نماند.(7)

    اوضاع سیاسی عصر امام هادی(علیه السلام)
    امام هادی(علیه السلام)در دوران امامت خود با یکی از منفورترین چهره های بنی عباس- متوکل- می زیستند. سیاست سختگیری علیه شیعیان در این دوران به اوج خود رسید. قبل از به خلافت رسیدن متوکل، سیاست خلفا، همان سیاست مأمون بود. اما با روی کار آمدن متوکل، سرکوبی علیه شیعه و امام هادی(علیه السلام)بیش از گذشته رواج یافت. متوکل در بحبوحه این سختگیریها دستور داد امام هادی(علیه السلام)را در مدینه بازداشت و او را به سامرا منتقل کنند. بدین ترتیب، می توانست رفت و آمدهای مردم با امام(علیه السلام)را از نزدیک تحت کنترل خود درآورد و این همان سیاست مأمون بود که بیشتر درباره امام رضا(علیه السلام)اما در قالبی دیگر اعمال شد.
    عبدا... محمد هاشمی، ضمن نامه ای به متوکل نوشت: اگر نیازی به حرمین (مکه،مدینه) داری، علی بن محمد(علیه السلام)را از آن طرد کن، زیرا او مردم را به سوی خود می خواند و جمعیت زیادی به دعوت وی پاسخ مثبت داده اند. همسر متوکل نیز نامه ای تحریک آمیز در همین موضوع به او نوشت. به دنبال همین گزارشها بود که متوکل امام را به سامرا احضار کرد.(8)
    سفر اجباری
    شیخ مفید(ره) در کتاب "الارشاد" خود می نویسد: امام هادی(ع)، طی نامه ای به متوکل، این گزارشها را تکذیب نمود و متوکل در جواب نامه حضرت، او را به سامرا دعوت کرد.
    روشن بود که امام(ع)، به میل خود قصد سفر به سامرا را نداشتند و فرستاده متوکل مأموریت داشت تا حضرت را به اجبار به آن دیار بیاورد. به همین جهت، به تفتیش منزل امام پرداخت و جز کتابهایی درباره ادعیه و علم، چیزی نیافت. همچنین، در روایتی از امام هادی(علیه السلام)آمده است که حضرت فرمودند: او را به اجبار به سامرا بیاورید.(9)
    هر چند در دوران 60 ماهه حکومت منتصر که خود درقتل پدرش (متوکل) شرکت داشت، آزادیهایی به علویان داده شد؛ ولی پس از او "مستعین" فرزند "معتصم" به خلافت رسید و در حکومت 4 ساله اش به ستمگری، میگساری و اسراف بیت المال پرداخت. مستعین که در جنگ با رومیان شکست خورد، به بغداد گریخت و "معتز" به حکومت رسید.
    مهمترین ویژگیهای عصر امام هادی(علیه السلام)را می توان چنین برشمرد: رو به ضعف نهادن دستگاه خلافت که حاصل بی کفایتی حکام بود، گسترش فساد و خوشگذرانی در دستگاه خلافت، بروز آشوبها و فتنه هایی از سوی غیر علویان، گسترش نهضت علویان.
    در این برهه حساس زمانی، فعالیتهای امام هادی(علیه السلام)با نهایت دقت و احتیاط انجام می گرفت. حضرت مهمترین محور فعالیتهای سیاسی خویش را به طرح مسأله امامت و بحث درباره آن به عنوان رهبری فکری، فرهنگی و سیاسی متمرکز کردند. حضرت با نامشروع شمردن حکومت عباسیان، ضمن رهبری فکری شیعیان با بهره گیری از شبکه ارتباطی وکالت، به تقویت بنیه مالی شیعیان پرداخته و به ایجاد یک همبستگی اجتماعی در میان شیعیان مبادرت ورزید.
    اصلاحات فکری، فرهنگی پیشوای یازدهم
    جهان اسلام در آن دوره از زمان، از نظر فرهنگی وگرایشهای فکری و اعتقادی در موقعیتی ویژه به سر می برد که درمیان مسایل اعتقادی، فتنه خلق قرآن و تبلیغات زهرآگین گروههایی منحرف مانند غلات، واقفیه وصوفیه جایگاهی ویژه داشت.
    امام هادی(علیه السلام)به مقتضای امامت خویش در برابر این گروهها موضع گرفته و ضمن رد استدلالهای آنان، با محوریت مکتب اهل بیت(علیه السلام)به تبیین معارف الهی و حقایق دین پرداختند. تمام تلاش سیاسی، فرهنگی امام(علیه السلام)این بود که با بررسی دیدگاه اهل بیت(علیه السلام)رویکرد مکتب امامان شیعه(علیه السلام)به اصلاح بنیانهای فکری جامعه پرداخته تا از نفوذ مسلکها و فرقه های مختلف جلوگیری شود. یکی از اقدامهای مهم و قابل توجه حضرت(علیه السلام)در این زمینه، بهره گیری از محافل مناظره و پاسخ به پرسشهای مطرح شده از سوی خلیفه و عمال وی بوده است. امام(علیه السلام)با سخنان و نوشته هایی در مسیر اثبات حق اهل بیت(علیه السلام)و پاسخ به شبهه های موجود در جامعه، با نگرش امامت خویش، به حل مشکلات علمی و فقهی مردم پرداخته و در این راستا بزرگانی چون عبدالعظیم حسنی، ایوب بن نوح و عثمان بن سعید را برای ادامه حرکت فرهنگی خود در سایر مناطق تربیت کردند.دلیل عمده ای که امام هادی(علیه السلام)با تأکید بر مکتب اهل بیت(علیه السلام)به طرح مسأله امامت پرداختند، بدان جهت بود که در فرهنگ شیعه امامت علاوه بر رهبری سیاسی و فکری، تهذیب روحی را نیز در برمی گیرد. آمیختگی این سه مفهوم در امامت ناشی از آن است که اسلام نه تنها این سه جنبه را از یکدیگر تفکیک نکرده، بلکه کمال انسان را درپرتوی این سه جهت ممکن می داند.
    تبلیغ امامت، محور فعالیتهای امام هادی(ع)
    گفتگوهای گوناگون علمی امام هادی (ع)، آشکارا نشان می دهد که هدف ایشان از تبلیغ امامت، اثبات حق حکومت برای امامان معصوم(علیه السلام)و دعوت به مکتب اهل بیت(علیه السلام)برای باز پس گرفتن این حق و بیرون آوردن قدرت سیاسی از دست نااهلان است که طرح مسایلی چون غیبت حضرت مهدی(عج) توسط امام هادی(علیه السلام)و به عبارت دیگر فرهنگ سازی وآماده سازی افکار برای پذیرش حکمتهای الهی در مکتب اهل بیت(علیه السلام)بوده است.
    امام(علیه السلام)با شناخت عصر خود می دانستند که فشار، اختناق و حساسیت دستگاه خلافت به امامان شیعه روز به روز فزونی می یابد و این امر در آینده نزدیک، تاریخ امامت را در آستانه تحولی جدید قرار می دهد. بدین سبب کوشیدند اذهان شیعیان را برای غیبت آن حضرت (عج) آماده سازند.فعالیتهای امام(علیه السلام)در این راستا، در شعاعی محدود ولی با نهایت دقت و احتیاط انجام می شد. حضرت(علیه السلام)می کوشید هیچ مشخصه ای از حضرت مهدی(عج) برای مردم به ویژه نامحرمان بازگو نشود تا به گوش حکمرانان عباسی نرسد.
    لذا وقتی عبدالعظیم حسنی، عقاید خود را برای امام هادی(علیه السلام)عرضه کرد، یکایک امامان را نام برد و چون به امام هادی(علیه السلام)رسید، درنگ کرد. امام(علیه السلام)سخن او را پی گرفته و فرمودند: پس از من حسن(علیه السلام)است، پس مردم با جانشین حسن چگونه خواهند بود. عبدالعظیم پرسید: چگونه سرورم؟ امام(علیه السلام)فرمودند: زیرا او دیده نمی شود و بازگویی نامش نیز جایز نیست تا زمانی که قیام کند و زمین را از عدل و داد آکنده سازد، همان سان که از ستم پرشده است.(10)
    شبکه ارتباطی وکالت
    آنچه از این مقطع تاریخی به بعد اهمیت دارد این است که به دلیل محدودیتهای فراوان، موانع و مشکلات سیاسی و اجتماعی، حساسیتهای حکومت به اطرافیان ائمه(ع)، حفظ هویت تشیع و زنده نگه داشتن هسته های مرکزی مقاومت، انسجام و گسترش شبکه وکالت ضروری می نمود. امام هادی(علیه السلام)با ایجاد شکل جدیدی از برنامه حفاظتی، وکلایی به سراسر قلمرو حکومت عباسی گسیل داشته و به آنان سفارش کردند تا با فعالیتهای حساب شده، از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری کنند. سیاست تعیین وکیل به منظور اداره امور نواحی مختلف و ایجاد رابطه میان شیعیان و امامان از زمان امام کاظم(علیه السلام)و حتی پیش از آن معمول بود، اما در زمان امام جواد(ع)، امام هادی(علیه السلام)و امام حسن عسگری(ع)، تنها راه ارتباطی تشیع با امامان همین وکلا بودند.
    امام هادی(علیه السلام)و فرهنگ دعا و زیارت
    غنای فرهنگ شیعی در بعد ادعیه و زیارات بر کسی پوشیده نیست. این امر نشان از چهره معنوی تشیع و عرفان شیعی دارد. دعا و زیارت در جهت تربیت شیعیان و آشنا ساختن آنها با معارف شیعی، از جمله اقدامهای ارزنده امامان شیعه(علیه السلام)بوده است. هر یک از آن بزرگواران به تناسب وضعیت سیاسی و فرهنگی عصر خویش، به این مهم اقدام کرده اند.
    این ادعیه علاوه بر راز و نیاز با پروردگار، به شکلهای مختلف به پاره ای مسایل سیاسی و اجتماعی نیز اشاراتی دارد. اشاراتی که در حیات سیاسی شیعه بسیار مؤثر بوده و به طور منظم، مفاهیم خاصی را به جامعه تشیع القا می کرده است.
    جامعه کبیره؛ میراث گرانبهای امام هادی(ع)
    زیارت جامعه کبیره که میراث گرانبهای امام هادی(علیه السلام)به شیعیان است، از جمله زیارات کم نظیری است که با تأکید بر مقام والا و رهبری اهل بیت(ع)، به ارتباط محکم و ناگسستنی میان امت و ائمه(علیه السلام)تأکید خاصی دارد.
    امام(علیه السلام)در زیارت جامعه کبیره، علاوه بر آنکه خصایص ائمه معصومین(علیه السلام)را بیان می کنند، شیعیان را با تعریف دقیق از امامان(علیه السلام)و جایگاه آنان آشنا می سازند و اهل بیت(علیه السلام)و پیامبر(ص) با تعابیری چون معدن الرحمه، خزائن العلم، قادة الامم، ساسة العباد، امناء الرحمن، ائمة الهدی، ورثة الانبیاء و حجج ا... علی اهل الدنیا و الاخرة و... وصف شده اند.
    امام(علیه السلام)، در بخشی دیگر به شیعیان می آموزند که امامان خود را در جایگاهی بدانند که خداوند آنان را در آن جایگاه قرار داده است: "شهادت می دهم که شما آن گونه که سزاوار بود جهاد کردید، تا آنجا که دعوت خداوند را آشکار نمودید، احکام الهی را روشن ساخته، حدود الهی را اقامه کردید، شریعت الهی را نشر دادید وسنتهای خداوند را استوار نمودید. فصل الخطاب و آیات الهی نزد شماست و امر خداوند به شما واگذار شده است.(11)
    بدین ترتیب، از دیدگاه امام هادی(ع)، معارف حق الهی را تنها در مکتب اهل بیت(ع)، می توان آموخت.
    امام هادی(علیه السلام)و شیعیان افراطی
    مشکلات درونی شیعه در دوران امام هادی(علیه السلام)کمتر از مشکلاتی نبود که از خارج و توسط دشمنان بر آنان وارد می شد. یکی از مشکلاتی که در درون مکتب تشیع آن را تهدید می کرد، مسأله "غالیان" و گسترش تفکرات آنان بود.
    امام هادی(علیه السلام)برای حذف آنان از متن تفکر شیعی، به اقدامهای گسترده ای دست زدند و آنان را به عنوان جریانی که در بدنام ساختن شیعه نقش زیادی دارند، معرفی نمودند. این اقدامهای امام(علیه السلام)باعث شد تا جریان غالیگری رو به زوال و انحطاط نهاده و مهمترین سلاحشان را که انتصاب و تمسک واهی به ائمه معصومین(علیه السلام)بود، از دست بدهند.
    به هر صورت، تمام فعالیتهای سیاسی، فکری و فرهنگی امام(علیه السلام)در راستای تقویت بنیانهای فکری تشیع و حذف جریانهای انحرافی از دامان آن بوده است.

    پی نوشتها

    1- الکافی/ج1/ ص 497- الارشاد/ ص 327
    2- حیات فکری- سیاسی امامان شیعه/ رسول جعفریان/ ص 500
    3- فرق الشیعه/ص 91
    4- المقالات و الفرق/ ص 99
    5- اعلام الوری/ص 333- مناقب ابن شهرآشوب/ ج 2/ ص 443
    6- الکافی/ ج 6/ ص 323
    7- مسند الامام الهادی(ع)/ ص 18
    8- بحارالانوار/ ج 5/ ص 213
    9- مسندالامام الهادی(ع)/ ص 44
    10- تاریخ تحلیلی اسلام/ محمد نصیری/ ص 184
    11- زیارت جامعه کبیره

    ٭ عبد ا... امامی--منبع: روزنامه قدس

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    بسم الله الرحمن الرحیم
    یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
    سوره الصف آیه 8
    «می خواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولی خدا کامل کننده‌ی نور خویش است ، هرچند کافران خوش نداشته باشند».
    این وبلاگ به حول و قوه الهی و با توسل به حضرت امام هادی النقی علیه السلام و به خاطر کوری چشم دشمنان آن حضرت راه اندازی شده تا فضای آلوده اینترنت و گوگل را از لوث اهانت های به ساحت ایشان، پاک کند!
    البته امام نقی (علیه السلام) نیاز به دفاع و حمایت بنده و امثال بنده ندارد بلکه این ماییم که نیاز به شفاعت او در دنیا و آخرت داریم!
    فقط خواستم شیعه علی النقی بودن (علیه السلام) خود را اثبات کنم!
    یا علی
    پربیننده ترین مطالب
    Designed By Erfan Powered by Bayan